رمان غول مدفون ؛ روایتی کلاسیک، بدون رعایت قواعد کلاسیک

به گزارش کنفرانس هکا، به گزارش خبرنگاران، شصت و هشتمین نشست ترنم قلم با محوریت نقد و آنالیز رمان غول مدفون نوشته ایشی گورو با ترجمه امیر مهدی حقیقت با حضور مترجم اثر و شیوا مقانلو و محمدرضا گودرزی در فرهنگسرای گلستان برگزار گردید.

رمان غول مدفون ؛ روایتی کلاسیک، بدون رعایت قواعد کلاسیک

در ابتدای این جلسه، امیر مهدی حقیقت، مترجم این رمان، بخش هایی از آن را خواند و سپس مقانلو گفت: با یک کتاب پر نکته، پر چالش و بسیار هیجان انگیز روبه رو هستیم. در این کتاب نکات زیادی وجود دارد که هر کدام می تواند مورد بحث قرار گیرد. این کتاب براساس یک سری الگوهای تعیین و پیش موجود نوشته شده است که قبلا یک نویسنده روس، آن را دسته بندی نموده است. این نویسنده اهل روسیه بیان می نماید که در داستان های افسانه ای حداکثر 19 ساختار وجود دارد و بر همین اساس، همیشه 5-6 شخصیت اصلی داریم که تکرار می گردد. این کتاب نیز براساس همین الگوها نوشته شده است و دقیقا همان عناصر در آن تکرار شده است. یک جمله معروفی وجود دارد که می گوید اساس تمام داستان های جهان بر این است که یک نفر به جایی وارد می گردد و سپس از جایی دیگر خارج می گردد. اگر دقت کنید می بینید که تمام داستان ها و فیلم ها بر همین اساس موضوع، نوشته شده است. در این کتاب می بینید که یک زوج سالمند، به سفری می روند تا در آن پسری که خیالی است را پیدا نمایند. در جریان این سفر، یک سری افراد با ویژگی هایی خاص مکررا به داستان وارد می شوند و از آن خارج می شوند. این کار یکی از قشنگ ترین تمهیداتی است که در داستان وجود دارد. این که نقش افراد همیشه مثبت یا منفی نیست، نکته بسیار مهمی است. بدین معنی که یک شخصیت در یک جا سفید است و در صحنه ای دیگر سیاه است.

وی اضافه کرد: تمام آدم های داستان، حول مرکز یک شخصیت می چرخند و آن هم اژدها است. جالب است که این موجود، هیچ وقت در کتاب دیده نمی گردد و موجودی خیالی باقی می ماند. در حقیقت، گویی که یک اژدها وجود دارد که در عمل وجود ندارد. با این نگاه، اسم کتاب، مفهوم دوگانه زیبایی را پیدا می نماید. در معنای اول، غول مدفون همان اژدهای خفته است که در یک جا بیدار می گردد و در معنی دیگر، غصه هایی را بیان می نماید که دفن شده است و ممکن است در طی اتفاقاتی، دوباره آن غصه ها بیرون بیایند و جاری شوند. اگر دقت کنید می بینید که در ادبیات خودمان نیز، ماجرای سفر کردن یک قهرمان، به صورت های متعددی روایت شده است. برای مثال، تعیین ترین آن، ماجرای سفر رستم است که در شاهنامه بیان شده است. یکی از تعیین ترین نکات در ادبیات اسطوره ای هر کشور، گذر از خان است. عمدتا خان های مختلفی در مسیر قهرمان قرار می گیرد که او باید آنان را پشت سر بگذارد. وقتی که قهرمان داستان، با خان های مختلف درگیر می گردد، یک سری خرده روایت ایجاد می گردد که داستان را زیباتر می نماید.

این نویسنده و منتقد ضمن اشاره به راوی های این رمان در فصل های مختلف گفت: در تمام این کتاب، با نکته جالبی روبه رو هستیم و آن هم این است که تمام اتفاقاتی که رخ می دهد، حتما یک دلیلی دارد اما نه ما دلیل اتفاقات را می دانیم و نه قهرمان داستان. در حقیقت، ما فقط از وقایع پیش آمده باخبر می شویم و اطلاعات دیگری راجع به چرایی وقایع داده نمی گردد. بنابراین ما با یک سری سوالات بی جوابی روبه رو هستیم که داستان همراه با آن جلو رفته و برایمان روایت می گردد. ایشی گورو یک ویژگی عجیبی دارد و آن هم این است که هیچ دو کتاب او به لحاظ ژانر و ساختار شبیه به هم نیست. یعنی مثلا یک کتاب علمی تخیلی نوشته است در حالی که کتاب بعدی اش حماسی و شاعرانه است. این ویژگی، ساختار خاصی را به این نویسنده مشهور داده است. اگر از من بپرسید که چرا این کتاب جذاب است، در پاسخ می گویم که جذابیت آن به دلیل ساختارهای بسیار دقیق ادبی است که ما به آن صنایع ادبی می گوییم. علاوه بر این، نویسنده اطلاعات جغرافیایی و تاریخی فراوانی را با هم ترکیب نموده است و در اختیار مخاطب قرار داده است. در این جا است که هنر مترجم و سختی کار او تعیین می گردد. مترجم علاوه بر این که باید حواسش به صنایع ادبی باشد، باید نسبت به وقایع تاریخی نیز توجه داشته باشد. اگر به راوی داستان ها نگاه کنید می بینید که تمام داستان های بخش اول کتاب از دید راوی دانای کل روایت شده است. در بخش دوم نیز این موضوع تکرار شده و راوی ها دانای کل است اما در بخش سوم، قضیه کاملا متفاوت می گردد و با یک راوی دیگر روبه رو می شویم. در فصل چهارم نیز می بینید که به صورت ناگهانی یک راوی جدید وارد داستان شده و ضمن معرفی خود، داستان را ادامه می دهد. این کار شگفت انگیز، کمتر در داستان ها دیده می گردد. این ساختار، از یک منظر دیگر نیز بسیار پیچیده است چرا که اکثر روایت های رمان های معمول را در زمان ماضی می بینید در حالی که در این کتاب، زمان داستان وارد حالت مضارع نیز می گردد. یکی از اثرات این کار نویسنده این است که مخاطب را در فضایی پر تعلیق قرار داده است و داستان را نیز با فضایی متفاوت تمام می نماید.

نویسنده مجموعه داستان دود مقدس در ادامه گفت: نکته جالب در این کتاب این است که ما با یک روایت کلاسیک روبه رو هستیم که هیچ کدام از الگوهای ساختاری کلاسیک را رعایت نمی نماید. نویسنده، داستان خود را با شیوه کلاسیک برای ما تعریف می نماید اما قوانین و ساختارهای آن را می شکند. یکی از نکاتی که به نظر می رسد جالب باشد، این است که اگر شما از من بخواهید که خلاصه داستان را در یک یا دو پاراگراف بنویسم، در نهایت متنی روبه رو هستید که بسیار پرتعلیق، پر حادثه و جذاب است. این موضوع در حالی است که اگر کل کتاب را بخوانید، اصلا ریتم تندی ندارد، تعلیق نفس گیر و ماجرای عجیب و غریبی ندارد. می خواهم بگویم که ایشی گورو در این کتاب بسیار لفاظی و اطناب نموده است. وقتی یک کتاب کلاسیک را می خوانید، متوجه می شوید که هنگام بروز یک حادثه چه اتفاقاتی قرار است رخ بدهد و از پیش برای آن آماده شده اید اما در این کتاب اصلا این گونه نیست و در جایی که اصلا انتظار نداریم، ضربه داستان زده می گردد.

مقانلو به نگاه اسطوره ای در این رمان اشاره نمود و گفت: از نظر من، اسطوره آن بخش هایی از تاریخ است که اولا نتوانستیم به صورت کامل از آن گذر کنیم و دوما، راجع به آن این قدر مستندات نداشته ایم که به عنوان بخشی از تاریخ آن را بپذیریم. در حقیقت، اسطوره ها قواعد خاص خود را دارند و ما را مجبور می نمایند که با آن ها همراهی کنیم. در اسطوره ها، همان قدر که تاریخ و محل حادثه مهم است، موجودات عجیب و غریب و اتفاقات محیرالعقول نیز دارید. این کتاب نیز همین گونه است. ایشی گورو دست روی یکی از سنت های قدیمی و مهم ترین اسطوره انگلیسی ها گذاشته و آن هم آرتور شاه است. تاکنون روایت های مختلفی از زندگی این شاه اسطوره ای در قالب فیلم و رمان منتشر شده و ایشی گورو نیز از آن استفاده نموده است. گفته می گردد که آرتور شاه در قرن 4 و 5 زندگی می نموده است و بریتانیای امروزی را پایه گذاری نموده است.

در بخش دوم این برنامه، محمدرضا گودرزی درباره رمان غول مدفون گفت: این رمان، یک رمان تاریخی اسطوره ای است که با دیدگاهی مدرن به مساله قدرت و تبعات آن پرداخته است. در حقیقت، مرکزیت داستان قدرت است. در طول تاریخ، قدرت طلبی همیشه وجود داشته است و در این رمان به خوبی به آن اشاره می گردد. داستان، در ظاهر، جنگ بین بریتون ها و ساکسون ها است اما این درگیری استعاره ای از هر نوع قدرت خواهی و سیطره طلبی است. روایت های اسطوره ای زیادی در این کتاب دیده می گردد که حائز اهمیت اند. در رمان، از آرتور شاه، ساختار شکنی شده است چرا که تا آنجا که من می دانم، او پادشاه خوش نامی بوده در حالی که در این رمان، تبدیل به یک سیطره طلب خون ریز شده است. در این رمان، آرتورشاه کوشش می نماید تا با پاک کردن ذهن مردم، آنان را گمراه کند. در حقیقت، او با استفاده از عنصر فراموشی می خواهد به قدرت طلبی خود ادامه بدهد.

وی ادامه داد: شیوه روایت رمان این گونه است که در 4 بخش و 17 فصل آمده است. راوی در تمام فصل ها، دانای کل است که البته با دانای کل قدیم کمی تفاوت دارد. دانای کل جدید براساس نظرگاه تعریف می گردد. بدین معنی که در هر فصل، ذهنیت مرکزی راوی، ذهنیت آن فصل می باشد. در این رمان، 3 فصل، اول شخص هستند. البته باید دقت داشت که شیوه روایت داستان، شبیه به روایت داستان های مدرن است و با روایت داستان های کلاسیک و اسطوره ای فرق دارد. در کل بافت رمان، نویسنده، ابتدا کنش را نشان می دهد و سپس با استفاده از فلش بک، دلیل و چرایی آن کنش را نشان می دهد.

گودرزی به نگاه اسطوره ای در این کتاب اشاره نمود و گفت: الگوی اسطوره ای رمان، الگوی سفر است؛ حرکت قهرمان از نقطه الف به نقطه ب برای رسیدن به مطلوب. من فکر می کنم که نویسنده این کتاب، دوست داشته طبق الگو پیش برود. حتی رمان بازمانده روز او که جایزه نوبل دریافت کرد، نیز چنین است و به دلیل روحیه محافظه کاری نویسنده، طبق الگوهای از پیش تعریف شده پیش می رود. به نظرم به دلیل شباهت این رمان به رمان های اسطوره ای و پذیرش الگوی ظاهری آن، دچار اطناب و زیاده گویی شده است. باید دقت داشت که به دلیل استفاده از شخصیت های اسطوره ای در این رمان، غایب بودن اژدها، آرتور شاه و ... نقص نیست بلکه اهمیت آنان در حد افراد حاضر نیز می باشد. تعلیق این رمان بسیار خوب است؛ این تعلیق هم در رسیدن به اژدها و هم در ماجرای شخصیت ها دیده می گردد.

امیر مهدی حقیقت هم در بخش پایانی این برنامه در سخنانی کوتاه گفت: این که این کتاب در کدام ژانر قرار می گیرد، از جمله موضوعات مورد بحث است. این را که این رمان فانتزی است یا حماسی، نمی توانم بگویم و فکر نویسنده نیز این گونه بوده که دوست نداشته رمان او در دسته خاصی قرار بگیرد. ترجمه این کتاب چیزی حدود یک سال طول کشید. باید بگویم که حین ترجمه این کار، نیم نگاهی نیز به ترجمه کتاب دن کشیوت محمد قاضی داشتم چرا که از مناظری شبیه به نظر می رسید.

euroro.ir: اروپا: سفر به مهد فناوری و میراث دار تمدن باستانی روم و یونان

منبع: خبرگزاری مهر
انتشار: 1 تیر 1401 بروزرسانی: 1 تیر 1401 گردآورنده: hecaconf.ir شناسه مطلب: 1383

به "رمان غول مدفون ؛ روایتی کلاسیک، بدون رعایت قواعد کلاسیک" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "رمان غول مدفون ؛ روایتی کلاسیک، بدون رعایت قواعد کلاسیک"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید