24 فیلم کوتاه برتر جهان از کارگردان های مشهوری مثل کیارستمی و نولان
به گزارش کنفرانس هکا، در این مطلب قصد داریم به معرفی 24 فیلم کوتاه از کارگردانان مطرح و شاخص سینما بپردازیم. فیلم سازانی که با آثار بلند سینمایی و عناوین بزرگشان شناخته می شوند اما در گذشته فیلم های کوتاه مهمی را ساخته اند.
همان طور که فوتبافهرست های مطرح ابتدا در زمین های خاکی رقبا را دریبل می کنند و سپس وارد لیگ های معتبر و تورنومنت های جهانی می شوند، بیشتر کارگردانان سینما هم در شروع جهت خود به سراغ ساخت فیلم های کوتاه می فرایند. تعریف و توضیح راجع به فیلم کوتاه از لحاظ زمان بندی بسیار فرق دارد و دیدگاه های مختلفی را دربر می گیرد. به نام مثال، آکادمی علوم و هنرهای سینمایی هر فیلم کوتاه را در جایگاه یک اثر اصلی قرار می دهد که مدت زمانی معادل چهل دقیقه یا کم تر دارد.
در این مطلب به سراغ فیلم های کوتاه کارگردانان بزرگ تاریخ سینما می رویم. 24 فیلم کوتاه از 24 فیلم ساز با ملیت های مختلف که ممکن است برخی از آن ها در فهرست آثار سینمایی دلخواه اتان وجود داشته باشند و یا بالعکس، تابه حال نامشان را هم نشنیده باشید. در مجموع اگر به سینما عشق می ورزید و می خواهید به نام یک سینه فیل جدی با برخی از مهم ترین فیلم های کوتاه کارگردانان مشهور تاریخ سینما آشنا شوید، این مطلب را از دست ندهید.
24. فیلم Lick The Star
- کارگردان: سوفیا کوپولا
- بازیگران: کریستینا ترلی، آدری کلی، رابرت شوارتزمن، جولیا وندرهام، پیتر باگدانوویچ و…
- محصول: 1998
- مدت زمان: 14 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 6 از 10
سوفیا کوپولا را بیشتر به خاطر ساخت فیلم هایی مانند خودکشی باکره ها، گمشده در ترجمه، ماری آنتوانت و فریب خورده می شناسیم. فیلم سازی که در رزومه کاری اش، آثار شاخص و پرفروش زیادی ندارد اما به علت نام پدرش یعنی فرانسیس فورد کوپولا، از معروفیت قابل توجهی برخوردار شد. سوفیا کوپولا در سال 1998 اولین فیلم خود را کارگردانی کرد. این فیلم کوتاه سیاه و سفید 14 دقیقه ای که Lick The Star نام دارد، به داستان گروهی از جوانان می پردازد که با مسائل و دغدغه های فراوانی دست و پنجه نرم می کنند.
ماجرای محبوب ترین دختر کلاس هفتم و هم کلاسی هایش تحت تأثیر رمان گل هایی در اتاق زیر شیروانی نوشته ویرجینیا اندروز به وجود آمده است. دختران محصل این فیلم کوتاه قصد دارند برخی از پسران مدرسه را مسموم کنند. اما پس از اینکه شخصیت اصلی فیلم متوجه کاهش محبوبیت اش در نزد سایرین می گردد، طرح احمقانه و نیمه جنایی آن ها به وقوع نمی پیوندد. یک خط داستانی کاملا ساده و آمیخته به دیالوگ های شیطنت آمیز نوجوانانه که با صدای کاراکتر اصلی شروع می گردد و به شکلی غیرمنتظره خاتمه می یابد.
پیتر باگدانوویچ در این فیلم نقش مدیر مدرسه را دارد و شاید برایتان جالب باشد بدانید که فیلم Lick The Star، نقطه شروع همکاری سوفیا کوپولا با لنس آکورد است؛ فیلم برداری که در پروژه های بعدی این کارگردان هم با او کار کرد. سوفیا کوپولا با ساخت اولین فیلم خود، سبک سینمایی و نگاه دقیق و زیبایی شناسانه اش را به دیگران نشان داد. او یک سال پس از Lick The Star، اولین فیلم سینمایی بلند خود را به نام خودکشی باکره ها کارگردانی کرد.
23. آشغال (Foutaises)
- کارگردان: ژان پیر ژونه
- بازیگران: دومینیک پینان، چیک اورتگا، موریس لامی، ماری لور داگناک و دایان برتران
- محصول: 1989
- مدت زمان: 8 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10
ژان پیر ژونه پیش از ساخت فیلم اغذیه فروشی و شروع جهت حرفه ای دوران فیلم سازی اش، فیلم کوتاه آشغال را کارگردانی کرد و برای این نام جایزه سزار بهترین فیلم کوتاه داستانی را دریافت نمود. این فیلم سیاه و سفید، لحظاتی از زندگی مردی را نشان می دهد که مستقیما مقابل دوربین قرار گرفته و فهرستی از چیزهایی را که دوست دارد یا از آن ها متنفر است مرور می کند. تصاویر فیلم آشغال مانند ترکیبی کلاژگونه هستند که نسبت به صحبت های شخصیت اصلی و سوژه های مدنظر، در کنار یک دیگر قرار گرفته اند.
نتیجه این اتفاقات، یک کمدی عجیب 8 دقیقه ای و سیاه و سفید است که می توان عناصر شناخته شده سینمای ژونه را در آن به وضوح مشاهده کرد. به نام مثال، تلفیق روایت فانتزی-رئافهرستی و شاعرانه با عناصر تکنیکی در فیلم سرنوشت شگفت انگیز املی پولن و یا حتی به تصویر کشیدن موقعیت های سورئال و کمدی سیاه در اغذیه فروشی و نمونه های دیگر که همگی جزء تعیینه های اصلی سینمای ژان پیر ژونه هستند. علاوه بر تمام نمونه های ذکرشده، می توانید شروع هنرنمایی های غریب دومینیک پینون را در این فیلم ببینید که در ادامه منجر به همکاری های مختلف او با ژونه شد.
22. کابوس سفید (Cauchemar Blanc)
- کارگردان: متیو کاسوویتس
- بازیگران: ایوان آتال، ژان پیر داروسین، راجر سوزا و…
- محصول: 1991
- مدت زمان: 9 دقیقه
- امتیاز IMDB به فیلم: 6.2 از 10
این فیلم سیاه و سفید 9 دقیقه ای بر اساس یکی از کمیک استریپ های ژان ژیرو (ملقب به موبیوس) بر اساس مسائل نژادپرستانه در حومه فرانسه ساخته شده است. کاسوویتس با دومین فیلم کوتاه خود در جشنواره کن خوش درخشید و توجهات بسکمک را به خود جلب کرد. فیلمی که به نوعی شروعگر جهت حرفه ای و موفقیت های این فیلم ساز فرانسوی بود و باعث شد در سال 1995 به خاطر فیلم نفرت جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره کن دریافت کند.
پس از اتمام ساخت کابوس سفید متیو کاسوویتس مطمئن بود که می تواند نخستین فیلم بلند سینمایی اش را کارگردانی کند. اما کریستف روسینیون جوان که در آن دوران به نام تهیه کننده و دوست صمیمی برای ساخت دو فیلم قبلی کاسوویتس به او کمک کرده بود، او را متقاعد کرد تا سومین فیلم کوتاه اش را هم بسازد؛ فیلمی به نام آدم کش ها در 11 دقیقه و به صورت رنگی.
این سه فیلم کوتاه تأثیر بسزایی در شکل گیری جهان سینمایی کاسوویتس داشتند. آثاری که با تلفیق المان ها و عناصر مختلف، رفته رفته باعث به وجود آمدن فیلم نفرت شدند؛ جایی که فرهنگ هیپ هاپ، نژادپرستی، خشونت و زندگی در پاریس به شکل فوق العاده ای با یک دیگر درهم آمیخته اند.
21. سالومه (Salomé)
- کارگردان: پدرو آلمودوار
- بازیگران: ایزابل مسترس، فرناندو هیلبک، آگوستین آلمودوار و خوان لومباردرو
- محصول: 1978
- مدت زمان: 12 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 5 از 10
هنگامی که پدرو آلمودوار در سال 1968 از کاسرس به مادرید آمد، امکان یادگیری اصول کارگردانی سینما و آموزش فیلم سازی در مرکز اسپانیا وجود نداشت؛ زیرا مدرسه فیلم سازی مادرید از طریق دیکتاتور اسپانیایی، فرانسیسکو فرانکو بسته شده بود. مراحل تمرین فیلم سازی آلمودوار از اوایل دهه 70 میلادی و با خریداری یک عدد دوربین سوپر 8 (Super 8) شروع شد. در سال 1978 یعنی سه سال پس از مرگ فرانکو و رهایی مردمان اسپانیا از چهل سال دیکتاتوری، قانون اساسی نوی به تصویب رسید و از طریق خوان کارلوس، پادشاه جوان آن سال های اسپانیا امضا شد.
پدرو آلمودوار که از سال 1972 به ساخت آثار بسیار کوتاه مشغول بود، در سال 1978 هم فیلم کوتاه سالومه را کارگردانی کرد. این فیلم 12 دقیقه ای، نخستین فیلم کوتاه 16 میلی متری آلمودوار به حساب می آمد و جزء اولین قدم های جدی او در جهت حرفه ای سینما بود. فیلمی که بر اساس نمایش نامه ای به همین نام از اسکار وایلد ساخته شده است و به ماجراهایی معنوی و پیچیده می پردازد.
در طول دهه 70 میلادی، پدرو آلمودوار بارها به بارسلونا می رفت تا با شرکت در فستیوال های سینمایی و نمایش فیلم هایی که آن ها را با دوربین سوپر 8 ساخته بود، بتواند اعتبار قابل توجهی را به دست بیاورد. او همچنین در محافل زیرزمینی حضور پیدا می کرد تا بیشتر شناخته گردد. ناگفته نماند که بیشتر فیلم های کوتاه آلمودوار، به علت روایت های متفاوت و درون مایه های تابوشکنانه اشان مورد انتقاد قرار می گرفتند.
20. نان و کوچه (The Bread and Alley)
- کارگردان: عباس کیارستمی
- بازیگران: رضا هاشمی، مهدی شهروان فر
- محصول: 1970 (1349)
- مدت زمان: 10 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10
هر موقع می خواهیم یادی از عباس کیارستمی فقید کنیم، او را به نام فیلم سازی می شناسیم که به ساخت آثار داستانی و شبه مستند معروف است. او در طول دوران حرفه ای 47 ساله اش، عناوین کوتاه و بلند بسکمک ساخت و در جشنواره های داخلی و خارجی ، جوایز متعددی را به دست آورد. فیلم کوتاه نان و کوچه به نام نخستین اثر کیارستمی شناخته می گردد که سرشروعی بر شکل گیری تفکر او در جهت فیلم سازی اش بود؛ و این تفکر چیزی نیست به جز به تصویر کشیدن واقعیت و پرداختن به زندگی حقیقی افراد مختلف، از جمله بچه ها و نوجوانان.
فیلم نان و کوچه روایت ساده ای دارد. پسربچه ای بعد از خریدن نان سنگک، راهی کوچه می گردد تا به خانه برسد. اما ناگهان با سگی بزرگ روبرو می گردد که راه او را سد کرده است. در طول این 10 دقیقه، یک ماجراجویی ساده اما تأثیرگذار را می بینیم که در وحشت کودک از سگ و فضای مرموز کوچه خلاصه می گردد. در این فیلم هم مانند بسکمک از آثار کوتاه کیارستمی، هیچ گونه دیالوگی وجود ندارد. تمام وحشت و حس ترسی که قرار است به مخاطب منتقل گردد، از طریق موسیقی، سکوت و فضاسازی هوشمندانه کیارستمی به وجود می آید.
پیرنگ اصلی داستان فیلم کوتاه نان و کوچه را می توان در سایر آثار عباس کیارستمی مانند خانه دوست کجاست که به نام نخستین قسمت از سه گانه مشهور کوکر شناخته می گردد هم مشاهده کرد. نوجوانان، خطرات جهانی بیرون از خانه، تنهایی و بزرگسالانی که برای رسیدگی به کارهایشان، حاضر نیستند به این بچه ها کمک کنند؛ بنابراین شخصیت های اصلی به ناچار وارد جهت شجاعانه ای می شوند تا به تنهایی مسائلشان را حل کنند. این موضوعات به نام تم اصلی بیشتر فیلم های کیارستمی شناخته می شوند. در خاتمه نان و کوچه بیننده با نوعی چرخه زمانی بی خاتمه و تاحدودی نمادین روبه رو شده؛ گویی ترس همیشه وجود دارد و فقط در زمان و مکان متفاوتی پملاقات می گردد.
19. فیلم LOpéra-Mouffe
- کارگردان: آنیس واردا
- بازیگران: دوروتی بلنک، آنتونی بورسیلر، آندره روزولت، ژان تاسو و ژوزه وارلا
- محصول: 1958
- مدت زمان: 16 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.7 از 10
فیلم کوتاه LOpéra-Mouffe یکی از نخستین کارهای آنیس واردا به تعداد میرود که در دوران بارداری او ساخته شده است. این فیلم به بخشی از زندگی روزمره یک زن باردار و مشاهدات او در یکی از منطقه های پاریس احتصاص دارد. واردا فیلم خود را به بخش های مختلفی تبدیل می کند؛ قسمت هایی که با رنگ های سیاه و سفید از یک دیگر جدا شده اند. فیلم LOpéra-Mouffe با صحنه های سورئافهرستی و گاها عجیب خود و استفاده از موضوعی حقیقی و قابل لمس، توانایی آنیس واردا را در مباحث گوناگون نشان می دهد. از تحریک احساسات بیننده به سبک نقاشی های امپرسیونیستی گرفته تا کنایه ها و ارجاعات به مسائل مختلف سیاسی-اجتماعی، هنری و بشری.
واردا را بیشتر به خاطر ساخت فیلم های تجربی و دیدگاه های فمینیستی اش می شناسیم. او در ابتدا تحت تأثیر تئوری مؤلف بود اما رفته رفته متد خود را با نام cinécriture (نوشتن سینمایی) تثبیت کرد. از مهم ترین آثار واردا می توانیم به فیلم های خانه به دوش، کلئو از 5 تا 7 و صد و یک شب اشاره کنیم. او یکی از مهم ترین کارگردانان زن تاریخ و از بزرگ ترین افراد موج نوی سینمای فرانسه بود.
18. هزارتوی الکترونیکی: تی اچ ایکس 1138 (Electronic Labyrinth: THX 1138 3EB)
- کارگردان : جورج لوکاس
- بازیگران: دن ناکت شایم، جوی کارمایکل، دیوید مانسن، ماروین بنت و رالف استل
- محصول: 1967
- مدت زمان: 15 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.3 از 10
جورج لوکاس را به خاطر ساخت سری فیلم های پرطرفدار جنگ ستارگان می شناسیم. فیلم ساز و تهیه کننده 77 ساله ای که در طول فعالیت حرفه ای خود، آثار ماندگار و مهمی را خلق کرد. او هنگامی که فیلم کوتاه هزارتوی الکترونیکی: تی اچ ایکس 1138 را ساخت، به نام دانشجو در دانشگاه جنوب کالیفرنیا تحصیل کرد. فیلمی که برای او جایزه اصلی سومین جشنواره ملی فیلم دانشجویی در نیویورک را به همراه داشت. تی اچ ایکس توجه فیلم ساز جوان دیگری به نام استیون اسپیلبرگ را به خود جلب کرد. اسپیلبرگ سه سال قبل از این فیلم، فیلم بلند نور آتش را در سن 17 سالگی کارگردانی کرده بود. ابراز علاقه ای که منجر به همکاری های این دو کارگردان بزرگ در آینده شد.
بازیگران و عوامل فیلم 15 دقیقه ای جورج لوکاس، همگی جزء کارکنان نیروی دریایی ایالات متحده بودند. نقطه قوت این فیلم کوتاه در داستان ساده اش خلاصه نمی گردد، بلکه جنبه های فنی قوی آن باعث ماندگاری اش شده است. تصاویر و قاب ها، میزانسن و جلوه های بصری فیلم، همگی به شکل بسیار خوبی ساخته شده اند. هنگامی که بدانید این فیلم یک اثر دانشجویی بوده و با بودجه بسیار کمی تولید شده است، عناصر مثبت اش برایتان چشم گیرتر خواهد شد.
در سال 1971 جورج لوکاس این فیلم را تحت شرکت فیلم سازی امریکن زوتروپ (American Zoetrope) و به تهیه کنندگی فرانسیس فورد کوپولا منتشر کرد. فیلمی به نام تی اچ ایکس 1138 که 95 دقیقه زمان دارد و به نام نسخه کامل و بلند فیلم اصلی شناخته می گردد. یک درام علمی-تخیلی که با اشاره به شخصیت باک راجرز و استفاده از المان های داستانی، یادآور کتاب 1984 از جورج اورول و همچنین جهانی قشنگِ نو از آلدوس هاکسلی است.
17. به هوای چارلستون (Sur un air de Charleston)
- کارگردان: ژان رنوآر
- بازیگران: کاترین هسلینگ، ژان رنوآر و پیر براون برگر
- محصول: 1927
- مدت زمان: 17 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 5.9 از 10
پسر نقاش بزرگ امپرسیونیست پیر آگوست رنوآر، پس از شکست تجاری با فیلم نانا در سال 1926، برای نخستین بار مسائل فیلم سازی مستقل را تجربه کرد. ژان رنوآر از تعهد و علاقه اش نسبت به سینما اطمینان داشت و به فکر تغییر شغل هم نبود؛ اما حداقل در آن دوران چاره ای جز عوض کردن رویه فیلم سازی اش نداشت. او در سال 1932 گفت: من تابه حال فقط دو فیلم بلند ساخته ام؛ یکی سگ ماده (La Chienne) و دیگری نانا. باقی ساخته هایم برای سرگرمی یا تجارت بوده اند. اما چارلستون قطعا برای پول و تجارت نبوده است.
فیلم بعدی رنوآر تا آنجا که ممکن بود با نانا فاصله داشت. در به هوای چارلستون همه چیز روشن، ساده و مختصر است. او تنها از سه بازیگر یک شخصیت محوری استفاده می کند و برای هر کاراکتر یک لباس تعیین وجود دارد. اما نقش اصلی را همان بازیگر شخصیت نانا بازی کرده است. فیلمی 17 دقیقه ای که علاقه رنوآر به سبک پایکوبی آمریکایی را در بستر یک روایت به خصوص و جالب توجه به تصویر می کشد.
شایعه ها و رازهای مختلف راجع به این نام، به مرور زمان پملاقات شد. یکی از آن ها این است که تنها یک نسخه از فیلم در Cinémathèque Française وجود دارد. همچنین با توجه به اینکه فیلم به هوای چارلستون هرگز به خاتمه نرسید، به نظر می رسد که نسخه کوتاه تر آن در دسترس مراکز سینمایی و رسانه ها واقع شده است.
16. سرهای ترانهاده (La Cravate)
- کارگردان: آلخاندرو خودوروفسکی
- بازیگران: آلخاندرو خودوروفسکی، ریموند دووس، سال گیلبرت، دنیس بروسو، مارگو لویولا و فرانسوا پرو
- محصول: 1957
- مدت زمان: 20 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.6 از 10
فیلم کوتاه سرهای ترانهاده که با نام کراوات هم شناخته می گردد، اقتباسی صامت از داستان سرهای ترانهاده نوشته توماس مان است. خودوروفسکی با این فیلم رنگی 20 دقیقه ای و مقدمه ای از ژان کوکتو، نخستین گام های خود را به سمت فیلم سازی حرفه ای در سینما برداشت. این فیلم کوتاه پس از 50 سال مفقود شدن در یکی از اتاق های زیر شیروانی کشور آلمان، به شکلی ناگهانی پیدا شد.
خودوروفسکی استاد تلفیق داستان های عجیب و عموما دلهره آور با سکانس های سورئال و مضامین آوانگارد در محیط های گوتیک است. از فیلم بی نظیر خون مقدس گرفته تا فیلم تجربی فاندو و لیس و آثاری مانند موش کور و کوه مقدس که همگی اشان ویژگی های عجیب و منحصربه فردی دارند. او در سرهای ترانهاده بدون هیچ گونه دیالوگ و کلام خاصی، یک کمدی سیاه عجیب و سورئال را به تصویر می کشد. داستان فیلم به دختری اختصاص دارد که خرج خود را از طریق فروش سر انسان ها به دست می آورد.
خودوروفسکی با استفاده خلاقانه از دوربین، وجود جلوه های ویژه را غیرضروری می کند و به برخی از مهم ترین سکانس های فیلم، حس زنده بودن می بخشد. در این اثر مهم و ماندگار می توان مضامینی را پیدا کرد که در فیلم های بعدی خودوروفسکی با جزئیات بیشتری بررسی شده اند. به نام مثال می توانیم به فاندو و لیس و سبک روایی و بصری ویژه اش اشاره کنیم.
15. منور (Bottle Rocket)
- کارگردان: وس اندرسون
- بازیگران: لوک ویلسون، اوون ویلسون، رابرت ماس گریو، الیسا سامرفیلد و…
- محصول: 1994
- مدت زمان: 13 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.8 از 10
ماجرای ساخت فیلم کوتاه منور به شروع آشنایی وس اندرسون و اوون ویلسون بازمی گردد. آن ها در دانشگاه تگزاس در آستین با یک دیگر ملاقات کردند. به گفته وس، این ملاقات منجر به دوستی آن ها شد زیرا اوون از لحاظ فکری و رفتاری، وجه اشتراک های بسکمک با وس اندرسون داشت. این تیم دونفره خلاق شروع به نوشتن داستان فیلم منور کردند. فیلمی 13 دقیقه ای، سیاه و سفید و 16 میلی متری که با بازخوردهای خوبی از سوی منتقدان روبرو شد. این دو در ادامه جهت حرفه ایشان، در نوشتن فیلم نامه سه فیلم اول اندرسون و همچنین بعدها به نام کارگردان و بازیگر با هم همکاری کردند.
در سال 1996، فیلم منور به اولین فیلم بلند سینمایی وس اندرسون تبدیل شد. این نام از نظر تجاری ناموفق بود و همچنین باعث توسعه شایعه های مختلفی مانند تصمیم اوون ویلسون برای پیوستن به تفنگداران نیروی دریایی شد. منتقدان هم با فیلم به صورت دوگانه برخورد کردند و نظرات متفاوتی را ارائه دادند. اما شاید برایتان جالب باشد بدانید که این فیلم از طریق مارتین اسکورسیزی، به نام یکی از 10 فیلم برتر دهه 90 میلادی انتخاب شده است.
وس اندرسون در جشنواره کن امسال با فیلم موردانتظار گزارش فرانسوی حضور پیدا کرد. هرچند او نتوانست نظر هیات داوران را جلب کند و جایزه ای دریافت نکرد؛ با این حال اندرسون یکی از فیلم سازان صاحب سبک و مهم در سالیان اخیر سینماست. اگر به این کارگردان خلاق و ایده پرداز علاقه دارید، فیلم کوتاه منور را از دست ندهید.
14. داوری (Simpan)
- کارگردان: پارک چان ووک
- بازیگران: هاک راک چوی، جو بونگ جی، این بائه کو و سون می میونگ
- محصول: 1999
- مدت زمان: 26 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10
پارک چان ووک پس از دو فیلم بلند و ناموفق و همچنین فعالیت به نام منتقد سینما برای امرار معاش، در سال 1999 فیلم کوتاه Simpan که با نام Judgement یا داوری هم شناخته می گردد را ساخت. این فیلم 26 دقیقه ای با الهام از حادثه ای حقیقی در یک فروشگاه بزرگ ساخته شده است. اتفاق هولناکی که به علت سهل انگاری به وجود آمد و باعث کشته شدن بیش از 500 نفر شد. اگر فیلم داوری را ببینید، می توانید جهت شکل گیری جهان سینمایی مرموز پارک چان ووک و ویژگی های منحصربه فردش در کارگردانی و روایت را مشاهده کنید. او در این اثر کوتاه از فیلم های مهم تاریخ سینما مانند راشومون آکیرا کروساوا هم الهام گرفته است.
فاجعه، خشونت، زیبایی شناسی ساختاری، روابط درون خانواده ای، درام های عجیب با ردپایی از کمدی سیاه بدبینانه و خاتمه هایی درخشان که دست بیننده را برای انواع برداشت ها و تفاسیر مختلف باز می گذارند. این ها جزء مؤلفه های اصلی سینمای پارک چان ووک هستند و در فیلم داوری هم وجود دارند. اگر بخواهیم به آثار بلند وی با حضور تمام و کمال چنین مضامینی اشاره کنیم، فیلم شاهکار و به یادماندنی اولدبوی که در سال 2003 اکران شد، بهترین نمونه خواهد بود.
داستان فیلم Judgement که به صورت سیاه و سفید ساخته شده است، به ماجرای قتل یک زن اختصاص دارد که با حوادث عجیب پیرامون اش همراه می گردد. تا همین جا کافی ست؛ در کم تر از 30 دقیقه می توانید این فیلم را به اتمام برسانید، پس نیازی به اسپویل نخواهد بود. یک سال پس از این اثر کوتاه، کارگردان مطرح کره ای فیلم منطقه امنیتی مشترک را کارگردانی کرد و توانست شکست تجاری ساخته های قبلی اش را به طور کامل جبران کند.
13. گوشت (Carne)
- کارگردان: گاسپار نوئه
- بازیگران: فیلیپ نائون، بلندین لنور، فرانکی پین، ماری برتو، لوسیل هادزیالیلوویک و…
- محصول: 1991
- مدت زمان: 40 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10
گاسپار نوئه استاد بازی با رنگ های قرمز و پرداختن به تابوها و سکانس های آزاردهنده است. فیلم ساز 57 ساله فرانسوی و آرژانتینی تباری که کارنامه بلندبالایی ندارد اما با آثاری مانند بازگشت ناپذیر و به خلاء وارد شو تبحر خود را در ساخت فیلم های متفاوت نشان داد. در سال 1991 گاسپار نوئه فیلم گوشت را کارگردانی کرد. اثری 40 دقیقه ای با سینماسکوپ 16 میلی متری که برای اولین بار در هفته بین المللی منتقدان جشنواره کن به نمایش درآمد.
مانند تمام کارهای نوئه، این فیلم هم برای رضایت عموم بینندگان ساخته نشده است. این موضوع را می توانیم از همان سکانس ابتدایی که به کشته شدن ناگهانی یک اسب و سلاخی وحشیانه اش از طریق قصاب اختصاص دارد متوجه شویم. پس از این نما، تصویر به بشقاب زنی که در حال صرف گوشت اسب است برش می خورد. نه در مرگ اسب و نه در صحنه بعدی، هیچ ظرافت خاصی وجود ندارد اما فیلم گوشت به شدت گاسپار نوئه ایست؛ بنابراین اگر تحمل تماشای چنین سکانس هایی را ندارید، بیخیال این اثر شوید.
اگر جزء علاقه مندان جهان سینمایی نوئه هستید و از چنین لحظاتی در فیلم های مختلف لذت می برید، Carne می تواند به یکی از خاص ترین آثار کوتاه عمرتان تبدیل گردد؛ زیرا با تماشا این فیلم، هم به سرشروع جهان بینی گاسپار نوئه پی می برید و هم می توانید بیشتر با قصاب ها همذات پنداری کنید!
12. شبگرد (Nocturne)
- کارگردان: لارس فون تریه
- بازیگران: ایوت، لارس فون تریه، سولبرگ هوفلدت و ان-لیز گابولد
- محصول: 1980
- مدت زمان: 8 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 5.5 از 10
لارس تریه قبل از افزودن فون به نام خود و هنگام ورود به مدرسه ملی فیلم دانمارک، باتجربه تر از سایر دانشجویان بود. فون تریه با ساخت فیلم کوتاه شبگرد اولین پروژه تحصیلی و 16 میلی متری اش را کارگردانی کرد. این فیلم همچنین نخستین همکاری او را با تام الینگ و توماس گیسلاسون رقم زد. این سه نفر حتی بعد از ترک مدرسه فیلم، همکاری هایشان را با یک دیگر ادامه دادند. این فیلم 8 دقیقه ای که با دلهره و اضطراب سروکار دارد، به برخی از خصوصیت های شخصیتی فون تریه مانند ترس از ارتفاع و پرواز می پردازد.
فیلم تجربی شبگرد با استفاده از رنگ های سرد و تصاویر مخدوش و کدر، به شکل متفاوتی مفهوم خود را به مخاطب منتقل می کند و در اروپایی ترین حالت ممکن به خاتمه می رسد. در سال 1981، این نام در جشنواره مدرسه فیلم اروپا که در شهر مونیخ برگزار گشت، توانست جایزه بهترین فیلم کوتاه را دریافت کند. یک سال بعد لارس فون تریه با فیلم آخرین جزئیات باری دیگر این جایزه را ازآن خود کرد.
در مجموع اگر از طرفداران سینه چاک فون تریه هستید و می خواهید آثار دوران جوانی این فیلم ساز صاحب سبک دانمارکی را تماشا کنید، فیلم 8 دقیقه ای شبگرد را از دست ندهید.
11. حشره (Doodlebug)
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: جرمی تئوبالد
- محصول: 1997
- مدت زمان: 3 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10
شاید برایتان جالب باشد بدانید که کریستوفر نولان از هفت سالگی شروع به ساخت فیلم کرده است. با این حال، نخستین فیلم کوتاه شناخته شده او یک تریلر روان شناسی سیاه و سفید است با مدت زمانی کم تر از 3 دقیقه. او این فیلم را هنگامی که در دانشگاه لندن مشغول تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی بود ساخت.
داستان فیلم به مردی ناشناس با بازی جرمی تئوبالد که یک سال بعد در نخستین فیلم بلند نولان با نام تعقیب هم بازی کرد، اختصاص دارد. او به طرز دیوانه واری سعی می کند تا با کفش خود، حشره ای که در آپارتمان اش پیدا شده را از بین ببرد. اما ناگهان ورق برمی گردد و اتفاق عجیب و غیرقابل پیش بینی ای رخ می دهد. اگر فیلم حشره را تماشا کنید، متوجه خواهید شد که کریستوفر نولان از همان ابتدا به مسائل پیچیده در رابطه با فکر انسان و محیط پیرامون اش علاقه بسکمک داشته است.
موسیقی و صداگذاری مجذوب کننده، تصاویر سیاه و سفید و نورپردازی مناسب و رفتارهای این مرد بی نام و نشان، همگی یادآور داستان مسخ کافکا هستند. فیلم حشره 3 دقیقه زمان دارد و این یعنی تا بخواهید چیزی را ببینید، همه چیز تمام شده است. اما در همین مدت زمان بسیار کوتاه، داستان نولان به شدت سنگین و ترسناک به نظر می رسد. در این اثر هم مانند 90 درصد ساخته های کریستوفر نولان، بیشتر از اینکه بخواهید چیزی را تماشا کنید و به وجوه بصری اهمیت دهید، باید فکر کنید و لایه های مفهومی مختلف را بشکافید!
10. تراموا (Tramwaj)
- کارگردان: کریشتوف کیشلوفسکی
- بازیگران: ماریا ژانیک و یرژی براشکا
- محصول: 1966
- مدت زمان: 5 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.4 از 10
تراموا یکی از دو فیلم کوتاهی به تعداد می رود که فیلم ساز شهیر لهستانی، کیشلوفسکی آن ها را در سال 1966 و در دوران دانشجویی ساخته است؛ فیلم دیگر Urzad (دفتر کار) نام دارد. هر دو فیلم سیاه و سفید هستند، به صورت 35 میلی متری ساخته شده اند و مدت زمانشان هم تفاوت چندانی با یک دیگر ندارد. فیلم داستانی و کوتاه تراموا 5 دقیقه و 45 ثانیه زمان دارد و جالب است بدانید که کیشلوفسکی در این اثر، برای نخستین بار به سراغ مضامین عاشقانه رفته بود.
شب هنگام و زمانی که برف سطح زمین را پوشانده است، مرد جوانی در حال دویدن مشاهده می گردد و به داخل تراموایی می پرد. تعداد مسافرها زیاد نیست اما در میان آن ها، یک دختر وجود دارد. تماس چشمی شروع می گردد و مرد جوان سعی می کند تا دختر را بخنداند. پس از مدتی متوجه می گردد که او در خواب عمیقی فرو رفته است. مرد جوان پس از پیاده شدن در ایستگاه مدنظرش، ناگهان احساس پشیمانی می کند و در پی تراموا می دود. و این گونه فیلم کیشلوفسکی به اتمام می رسد. این خاتمه عجیب و جالب می تواند تعبیرهای متفاوتی را به همراه داشته باشد که از بحث برانگیزترین آن ها، می توانیم به گیر افتادن مرد جوان در یک لوپ زمانی عاشقانه، نافرجام و حتی خیالی اشاره کنیم.
فیلم تراموا مانند سایر آثار اولیه کریشتوف کیشلوفسکی، بسیار مجذوب کننده و خوش ساخت است. نامی کوتاه و عجیب که با روایتی بدون دیالوگ و بازی فوق العاده شخصیت اصلی، سبک فیلم سازی یکی از مطرح ترین کارگردانان لهستانی را به خوبی نشان می دهد.
9. تولد بهترین دوستم (My Best Friends Birthday)
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: کریگ هامن، کوئنتین تارانتینو، کریستال شاو، آلن گارفیلد، برندا هیلهاوس و…
- محصول: 1987
- مدت زمان: 36 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 5.6 از 10
کوئنتین تارانتینو در اوایل سال 1981 در یک کلاس بازیگری با کریگ هامن آشنا شد. این دو به علت علایق مشترک و دانش متقابلشان از سینما با یک دیگر دوست شدند. آن ها کار خود را با نوشتن سکانس های کوتاه و بازی در نمایش های مختلف شروع کردند. هامن ادعا می کند که حضور او باعث آشنایی تارانتینو با سینمای آسیا و ایتالیا شده است. او همچنین در سال 1984 ایده ساخت فیلم کوتاه تولد بهترین دوستم را مطرح نمود و کسی بود که اولین صفحات آن را نوشت.
فیلم نامه اولیه هامن حدود چهل صفحه داشت که از طریق دو فیلم ساز مشتاق، به بیشتر از هشتاد صفحه تبدیل شد. نهایتا در طول سه سال از سال های 1984 تا 1987 فیلم برداری به طول انجامید و یک فیلم 70 دقیقه ای تولید شد. متاسفانه به علت آتش سوزی، تنها 36 دقیقه از این اثر به جای مانده است. در دورانی که فیلم های کم هزینه ای مانند عجیب تر از بهشت به کارگردانی جیم جارموش و می خواهد به دستش بیاورد به کارگردانی اسپایک لی به صورت سیاه و سفید ساخته شدند و علاوه بر موفقیت در گیشه توانستند نظر منتقدان را هم به خود جلب کنند، کوئنتین و کریگ جوان هم شانس خود را امتحان کردند؛ زیرا آن ها فکر می کردند احتمال موفقیتشان بسیار زیاد خواهد بود.
گفته می گردد پیش از شروع فرایند تولید فیلم سگ های انباری این دو نفر جهت جداگانه ای را در پیش گرفته اند و به همکاری هایشان خاتمه داده اند. تولد بهترین دوستم در چندین جشنواره سینمایی مختلف به نمایش درآمد اما هیچ گاه به صورت رسمی و با اهداف تجاری منتشر نشد. تارانتینو از این اثر به نام مدرسه فیلم و نقطه شروع جهان بینی سینمایی و جهت حرفه ای خود یاد می کند.
8. وینسنت (Vincent)
- کارگردان: تیم برتون
- صداپیشگان: وینسنت پرایس
- محصول: 1982
- مدت زمان: 6 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.3 از 10
وینسنت به نام چهارمین ساخته کوتاه تیم برتون، یک انیمیشن 6 دقیقه ای به سبک استاپ موشن است. این فیلم کوتاه مهم و دوست داشتنی به نوعی یادآور اکسپرسیونیسم آلمانی در دهه 20 میلادی است. داستانی کوتاه درباره پسر جوانی به نام وینسنت ملوی که دوست دارد شبیه وینسنت پرایس رفتار کند. اگر این انیمیشن را ببینید، می توانید با حسی عمیق تمام ارجاعات تیم برتون به نقاشی، ادبیات و خصوصا اشعار تاریک و کابوس وار ادگار آلن پو را لمس کنید. این انیمیشن کوتاه بر اساس شعری به قلم برتون ساخته شده است و وینسنت پرایس را به نام راوی و صداپیشه در اختیار دارد.
وینسنت پرایس یک بازیگر آمریکایی بود که به خاطر نقش آفرینی در فیلم های ترسناک و صدای قدرتمند و متمایزش شناخته می شد. برتون از پرایس به نام یکی از الهام بخش ترین افراد زندگی اش یاد می کند و به همین خاطر علاوه بر وینسنت آن ها در پروژه های دیگری مانند ادوارد دست قیچی هم با یک دیگر همکاری کردند.
این فیلم حاوی اشاراتی به کارهای بعدی برتون است؛ مانند حضور مختصر و اولیه جک اسکلینگتون و فرنکن وینی. وینسنت یکی از اولین انیمیشن های استاپ موشن بود که از انیمیشن تک فریم استفاده کرد، تکنیکی کاربردی که تیم برتون در کابوس قبل از کریسمس هم آن را به کار برده است.
7. الفبا (The Alphabet)
- کارگردان: دیوید لینچ
- بازیگران: پگی لینچ
- محصول: 1969
- مدت زمان: 4 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.7 از 10
نخستین اثر کوتاه و انیمیشنی دیوید لینچ با نام شش مرد بیمار می شوند که در سال 1967 ساخته شد، برای او 200 دلار هزینه داشت. لینچ از مبلغی که برای این پروژه خرج کرده بود رضایت نداشت و خودش را متقاعد کرد که در این جهت پیش نرود. مدتی بعد، میلیونری به نام اچ. بارتون واسرمن برای ساخته های مختلف دیوید لینچ، مبلغ 1000 دلار را به او پیشنهاد کرد. واسرمن این امکان را به لینچ داد تا یک دوربین نو بخرد، یک دوربین فیلم برداری Bolex که گویا فوکوس معیوبی داشته است.
دیوید لینچ پس از دو ماه کار کردن بر روی فیلم کوتاه الفبا به مسائل این دوربین پی برد. یک اثر 4 دقیقه ای به شدت غریب و سورئال که بر اساس کابوس های خواهرزاده پگی لینچ (همسر آن زمان دیوید لینچ) ساخته شد. داستان کوتاه این نام از طریق کابوس پگی روایت می گردد. حروف الفبا یک به یک به گوش می رسند و هر حرف با تصاویری عجیب و در بستر فضایی سورئال به تصویر کشیده می گردد.
لینچ با ساخت این فیلم سعی داشت تا به نوعی سیستم آموزشی دوران خود را نقد کند و با استفاده از جهان بینی به خصوص و فکر پریشان و خلاق اش، یادگیریِ توأم با دلهره و وحشت را نشان دهد. شاید در آثار کوتاه برخی از فیلم سازان مشهور تاریخ سینما، تفکرات و نوع نگاه متفاوتی را ببینید که با جهان فیلم های بلندشان فاصله دارد اما دیوید لینچ از همان ابتدا هم با یک سری تم های تعیین سروکار داشته است؛ درون مایه ها و مضامینی مانند رویا، توهم، وحشت، کابوس، ترس های درونی و روانی بشر که همگی اشان در بستر جهانی فانتزی و فراواقعی به تصویر کشیده شده اند.
6. بچه ها (Les Mistons)
- کارگردان: فرانسوا تروفو
- بازیگران: جرارد بلین، برنادت لافون و…
- محصول: 1957
- مدت زمان: 18 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10
دومین اثر کوتاه فیلم ساز بزرگ فرانسوی که به گفته خودش نخستین فیلم واقعی اوست، ابتدا 23 دقیقه بود اما پس از مدتی، فرانسوا تروفو دوباره مدت زمان آن را به 18 دقیقه کاهش داد. فیلم با تصاویر پیوسته ای از دوچرخه سواری یک زن جوان در جاده ای همراه با درختان وسیع و صدای یک قطعه موسیقی روحیه بخش شروع می گردد. هنگامی که شخصیت زن (با بازی برنادت لافون) به داخل جنگل و کنار رودخانه می رود و دوچرخه اش را به گوشه ای تکیه می دهد، پنج پسر بچه به دوچرخه نزدیک می شوند و به شیطنت های دوران کودکی اشان می پردازند. بازگشت زن باعث فرار کردن بچه ها می گردد و مجددا حرکت در جاده شروع می گردد.
نیازی به بازگویی وقایع و تعریف تمام سکانس های این اثر نیست. تروفو در فیلم بچه ها به برخی از اتفاقات روزمره و اوج و فرود یک رابطه نیمه عاشقانه و دراماتیک در دوران جوانی می پردازد. داستانی که شاید سطحی و تکراری به نظر برسد اما با توجه به ویژگی های بصری و تبحر تروفو در امر کارگردانی، به یک فیلم 18 دقیقه ای جالب و تماشای تبدیل شده است.
در سال 1958، فرانسوا تروفو تنها منتقد مجله کایه دو سینما به حساب می آمد که به جشنواره کن دعوت نشده بود. جایی که یک سال پس از آن یعنی در سال 1959، به خاطر نخستین فیلم بلند خود 400 ضربه جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرد.
5. دو مرد و یک کمد (Dwaj ludzie z szafa)
- کارگردان: رومن پولانسکی
- بازیگران: رومن پولانسکی، یاکوب گلدبرگ، هنریک کلوبا و…
- محصول: 1958
- مدت زمان: 15 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.8 از 10
فیلم دو مرد و یک کمد یک اثر کوتاه سیاه و سفید و صامت است که طبق گفته های پولانسکی، به موضوع عدم تحمل و پذیرش جامعه نسبت به فرد یا افرادی با دیدگاه ها و تعیینه های متفاوت می پردازد. در سال 1958 یک مسابقه فیلم کوتاه برای آثار تجربی در نمایشگاه جهانی بروکسل برگزار گشت. با این اوصاف، رومن پولانسکی تصمیم به نوشتن و کارگردانی یک اثر کوتاه گرفت.
این فیلم دو مرد را نشان می دهد که کمد لباسی را به همراه دارند و برای ورود به چندین موسسه اجتماعی تلاش می کنند اما هربار از طریق افراد مختلف و جامعه طرد می شوند. هنگامی که خصومت علیه مردان داستان به اوج می رسد، این دو نفر به مکانی که در ابتدا آنجا قرار داشته اند عقب نشینی می کنند.
رومن پولانسکی که در آن زمان دانش آموز مدرسه لودز بود، توانست مدال برنز ارزشمند را ازآن خود کند. چنین موفقیت بزرگی به پولانسکی این شانس را داد تا با کلود گیلمو و ژان ماری درو آشنا گردد. دو فیلم ساز فرانسوی که در جهت سینمایی پولانسکیِ جوان بسیار تأثیرگذار واقع شدند. اگر این کارگردان حرفه ای لهستانی را با آثار شاخصی مانند پیانیست، محله چینی ها، بچه رزماری و ماه تلخ می شناسید، بد نیست تا دو مرد و یک کمد را هم تماشا کنید.
4. شارلوت و ورونیک، یا: همه پسران پاتریک نامیده می شوند (Charlotte et Véronique, ou Tous les garçons sappellent Patrick)
- کارگردان: ژان لوک گدار
- بازیگران: ژان کلود بریلی، آن کولت، نیکول برگر
- محصول: 1959
- مدت زمان: 21 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10
در تابستان 1959، پیر براون برگر دوربینی را در اختیار گدار قرار داد که با استفاده از آن توانست نخستین فیلم کوتاه داستانی اش را به صورت 35 میلی متری بسازد. اما فیلم نامه این اثر از طریق شخص دیگری به نام اریک رومر (که بعدها به یکی از کارگردانان اصلی موج نو سینمای فرانسه تبدیل شد) نوشته شده بود.
اگر این فیلم از لحاظ روایی بیانگر سبک نگارشی به خصوص رومر با طنز ملایم و متقارن همیشگی اش باشد، در زمینه کارگردانی یک فیلم گداری تمام عیار است. او در این فیلم جزئیاتی را مانند نحوه استفاده سه شخصیت اصلی از عینک آفتابی نشان می دهد تا اشاره ای به مطلب انتقادی و جنجالی فرانسوا تروفو در یک روزنامه راجع به افسانه های دروغین در سینمای فرانسه داشته باشد.
استفاده از اشیا و وسایل هنری مانند پوستر جیمز دین یا تصاویری با نمای نزدیک از چهره و آثار پیکاسو و تکنیک هایی مانند جامپ کات های مداوم، در آثار بعدی گدار به طور گسترده دیده شده است. به واسطه این فیلم، آن کولت که نقش شارلوت را بازی کرده بود، گدار را با بازیگری جوان و کم تجربه به نام ژان پل بلموندو معرفی کرد.
3. ریش تراشی بزرگ (The Big Shave)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- بازیگران: پیتر برنوث
- محصول: 1967
- مدت زمان: 6 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 7 از 10
ریش تراشی بزرگ چهارمین فیلم کوتاه مارتین اسکورسیزی است. این فیلم درست بعد از نخستین نام بلند او به نام من اول زنگ می زنم در سال 1967 ساخته شد و شروع همکاری بزرگی بین او و هاروی کیتل بود. این اثر کوتاه و تجربی، به خوبی ویژگی های سینمای اسکورسیزی را نمایش می دهد و از المان های بصری خاصی برخوردار است.
نام جایگزین این فیلم Viet 67 نام داشت که در واقع جزء آثار هنری عاصی از جنگ به حساب می آمد و برای اعتراض به جنگ ویتنام طراحی شده بود. با دانستن این موضوع، معنای فیلم دیگر نیازی به توضیح ندارد. ریش تراشی بزرگ اولین نمایش خود را در بلژیک انجام داد و در جشنواره سینمای تجربی سال 1968، جایزه اصلی را دریافت کرد.
فیلم با نمای نزدیکی از یک حمام خالی شروع می گردد. مردی به داخل حمام می آید و خودش را در آینه نگاه می کند. موسیقی جَزِ دل انگیزی که جزء آثار بانی بریگان است هم در پس زمینه به گوش می رسد. او آماده اصلاح می گردد، این کار را انجام می دهد و آن قدر این عمل را تکرار می کند تا خون از صورت و گردن اش جاری می گردد.
تصاویر متحرک، کات های پی در پی، دوربینی که هر لحظه در صحنه حاضر است و سوژه ها را زیر نظر می گیرد و مفهومی نمادین و اعتراضی نسبت به مقوله جنگ، همگی جزء ویژگی هایی هستند که فیلم کوتاه اسکورسیزی را در اواخر دهه 60 میلادی به شدت متمایز و ویژه جلوه می دهند. اثری که به منبع الهام فیلم سازان بعد از خود هم تبدیل شد و یکی از شاخص ترین نمونه هایش را می توانید در سکانسی از فیلم خانواده اشرافی تننبام وس اندرسون مشاهده کنید.
2. سگ آندلسی (Un Chien Andalou)
- کارگردان: لوئیس بونوئل
- بازیگران: پیر باچف، سیمون ماروی، لوئیس بونوئل و سالوادور دالی
- محصول: 1929
- مدت زمان: 16 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10
سال ها قبل از اینکه بونوئل فیلم ویریدیانا را در سال 1961 کارگردانی کند و دو سال پیش از کشیدن نقاشی تداوم حافظه در سال 1931 از طریق سالوادور دالی، این دو هنرمند سورئافهرست اسپانیایی فیلم نامه یک اثر کوتاه را به صورت مشترک نوشتند. اثری که بعدا تبدیل به یک فیلم 16 دقیقه ای به نام سگ آندلسی (An Andalusian Dog) شد.
ایده ساخت این فیلم مهم و ماندگار به رویاها و کابوس های این دو هنرمند بزرگ برمی گردد. شاید ایده بریدن ماه از طریق ابر مانند یک تیغ بُران، کمی احمقانه و خنده دار به نظر برسد اما بونوئل و دالی با استفاده از فکر خلاق و جهان بینی غریب و متفاوت شان، سکانسی درخشان و فیلمی درخشان تر را به وجود آوردند. آن ها برای صحنه برش چشم از طریق تیغ، از چشم یک گاو واقعی استفاده کردند که هنوز به علت محتوای خشونت آمیز، جلوه های بصری عجیب و تدوین ماهرانه، چندان جلب توجه نمی کند.
این اثر کوتاه از چندین المان روایی و بصری دوران صامت سینما مانند جنایت و قتل، کابوس، مهتاب، اغواگری و… استفاده می کند. اما نکته جالب اینجاست که به همین علت، تبدیل به فیلمی آوانگارد شده و تمام قوانین و قراردادها را زیرپا می گذارد.
بلافاصله پس از اولین نمایش فیلم در پاریس در ژوئن سال 1929، نظرات متفاوت مردمی و همچنین منتقدان و هنرمندان، اثر کوتاه بونوئل و دالی را در کانون توجهات قرار دادند. ژرژ باتای این فیلم را یک اثر فوق العاده و به شدت عمیق در مبحث وحشت خواند. اما فدریکو گارسیا لورکا نظر کاملا متفاوتی داشت و از سگ آندلسی به نام یک فیلم بی ارزش و غیرقابل تماشا یاد کرد. ساخته بونوئل و دالی به مدت هشت ماه در منطقه مون مارتر شهر پاریس به نمایش خود ادامه داد.
قبل از خاتمه سال 1929، بونوئل وظیفه پیدا کرد تا ساخت یک اثر کوتاه دیگر را شروع کند. اما پس از مدتی این پروژه از دنباله سگ آندلسی خارج شد و در سال 1930 منجر به ساخت فیلم 60 دقیقه ای عصر طلایی گشت.
1. غلتک و ویولون (Katok i Skripka)
- کارگردان: آندری تارکوفسکی
- بازیگران: ایگور فومچنکو، ولادیمیر زمانسکی، ناتالیا آرخانگلسکایا، مارینا آدژوبی و…
- محصول: 1961
- مدت زمان: 46 دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.4 از 10
آخرین پروژه تارکوفسکی در مدرسه فیلم مسکو غلتک و ویولون (The Steamroller and the Violin) نام داشت. یک فیلم 46 دقیقه ای که به صورت 35 میلی متری ساخته شد و در استودیوی روسی موس فیلم (Mosfilm) تولید گشت. فیلم نامه این اثر از طریق تارکوفسکی و همکلاسی اش، آندری میخالکوف کونچالوفسکی نوشته شده است. تارکوفسکی برای اخذ مدرک دیپلم، باید توانایی هایش را در زمینه فیلم برداری و کارگردانی اثبات می کرد که از قضا با ساخت غلتک و ویولون این اتفاق به وقوع پیوست.
اگر این اثر را تماشا کنید، می توانید چشم انداز یک پسربچه را از محیط اطراف و جهان پیرامون اش به خوبی درک کنید. موضوعی که در فیلم های بعدی تارکوفسکی مانند کودکی ایوان و آینه کاملا مشهود است؛ البته با فرم و حالتی پخته تر و تأثیرگذارتر.
تعلق خاطر تارکوفسکی به مسئله زمان و استفاده از المان ها یا ویژگی هایی که گاهی قابل مشاهده هستند و برخی اوقات از طریق حس و ادراک فعال می شوند، نبوغ و تیزبینی این فیلم ساز روس را نشان می دهد. چنین شرایطی که در فیلم غلتک و ویولون هم وجود دارند، نشان دهنده جهان بینی خاص و گسترده او هستند. تارکوفسکی در اغلب اوقات، صدای طبیعت و یا موسیقی کلاسیک (ترجیحا باخ) را ارجح می داند و بدون تکیه زیاد بر دیالوگ، جهان مدنظرش را خلق می کند. در مجموع اگر به سینمای روسیه علاقه دارید و از طرفداران سرسخت آندری تارکوفسکی هستید، تماشا این اثر کوتاه را به هیچ وجه از دست ندهید.
فیلم های کوتاه و کارگردانان دیگری که شایسته حضور در این فهرست بودند
- دیوید کراننبرگ: از جوی (1967) - دوربین (2000)
- برادران داردن: او می دوید و جهان را اداره می کرد (1987)
- لوکرسیا مارتل: پادشاه مرده (1995)
- فرانسوا اوزون: یک لباس تابستانی (1996)
- اسپایک جونز: آن ها چگونه به آنجا می رسند (1997) - صحنه هایی از حومه شهر (2011)
- پائولو سورنتینو: عشق حد و مرز ندارد (1998)
منبع: taste of cinema
منبع: دیجیکالا مگ