رازگشایی از جسد سوخته خانم پرستار در پایتخت

به گزارش کنفرانس هکا، بیمار دیالیزی که زن پرستار را کشته و جسد او را آتش زده بود قصاص می گردد.

رازگشایی از جسد سوخته خانم پرستار در پایتخت

به گزارش، رسیدگی به این پرونده از 19 آذرماه سال 97 به دنبال ناپدید شدن یک زن جوان به نام آزاده در دستور کار پلیس نهاده شد. شوهر این زن که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: همسرم پرستار است و در یک مطب کار می نماید.

او دیروز صبح از خانه بیرون رفت، اما دیگر بازنگشت. وقتی به مطب محل کار او رفتم منشی گفت همسرم به محل کارش نرفته است. وی اضافه کرد: گوشی موبایل آزاده خاموش است و می ترسم بلایی سرش آمده باشد. به دنبال اظهارات این مرد کوشش برای پیدا کردن ردی از زن گمشده آغاز شد.

پلیس در نخستین گام از تحقیقات به آنالیز تماس های تلفنی این زن پرداخت و دریافت وی صبح با اسنپ به ایستگاه متروی جوانمرد قصاب رفته بود. به این ترتیب راننده اسنپ تحت بازپرسی نهاده شد. وی گفت: صبح زن جوان را از مقابل خانه اش سوار ماشینم کردم. او در حوالی متروی جوانمرد قصاب از ماشین پیاده شد در بین راه با یک نفر تلفنی درباره سند زدن یک ملک صحبت می کرد و به نظرم می خواست با او قرار ملاقات بگذارد.

اظهارات راننده جوان سرنخ اصلی را به پلیس داد و روشن شد آزاده به تازگی ملکی را خریده است و با فروشنده اختلاف حساب داشت. بدین ترتیب؛ مرد 40 ساله ای به نام محمود ردیابی و بازداشت شد. وی که سعی داشت خودش را بی اطلاع از مرگ آزاده نشان دهد داستان سرایی های بسیاری کرد تا این که در بازپرسی های بعدی به قتل زن جوان اعتراف کرد.

محمود گفت:مدتی پیش ملکی را به یک نفر فروخته بودم او نیز خانه را با زن جوانی معامله نموده و سفته های من را به زن جوان داده بود. به همین خاطر 300 میلیون تومان سفته دست زن جوان داشتم. من هرگز او را ندیده بودم فقط چند بار تلفنی با او صحبت کردم تا مشکل مان را حل کنیم. وی ادامه داد: آخرین بار با او صحبت کردم و از او خواستم تا مقابل محل کارم بیاید تا با هم ملاقات کنیم. او وقتی به محل کارم آمد روی جایگاه جلوی پژو پرشیا کنار من نشست. من به او اعتراض کردم و از او خواستم تا به جایگاه عقب برود، اما عصبانی شد و آغاز به فحاشی کرد.

او خیلی توهین کرد و من که عصبانی شده بودم دستم را روی گلویش گذاشتم و او را تهدید به مرگ کردم، اما ساکت نشد. او فحاشی می کرد که با دو دست گلویش را گرفتم تا این که بیهوش شد. وی گفت: من که ترسیده بودم ماشین را متوقف کردم و به او ماساژ قلبی دادم، اما زن جوان نفس نمی کشید. به همین خاطر به سمت اتوبان قم رفتم. در میان راه از ترسم و برای پنهان کردن جسد به پمپ بنزین رفتم و بنزین خریدم. سپس در جاده قم جسد را آتش زدم تا راز قتل پنهان بماند.

به دنبال اظهارات این مرد پلیس بقایای جسد را کشف کرد و محمود به بازسازی صحنه جرم پرداخت. وی در بازپرسی های بعدی گفت: باور کنید من قصد کشتن زن جوان را نداشتم. من فقط به خاطر رفتار های غیر اخلاقی آزاده به او تذکر دادم، اما او آغاز به فحاشی کرد که کنترل اعصابم را از دست دادم. من بیمار دیالیزی هستم و از اولیای دم تقاضای بخشش دارم.

منبع: روزنامه خراسان

euroro.ir: اروپا: سفر به مهد فناوری و میراث دار تمدن باستانی روم و یونان

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتشار: 27 دی 1400 بروزرسانی: 27 دی 1400 گردآورنده: hecaconf.ir شناسه مطلب: 5702

به "رازگشایی از جسد سوخته خانم پرستار در پایتخت" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "رازگشایی از جسد سوخته خانم پرستار در پایتخت"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید