10 دلیل برای اینکه افسانه زلدا در قالب انیمیشن بهتر از لایو اکشن است
به گزارش کنفرانس هکا، اگر جمله ای وجود داشته باشد که هیچ یک از طرفداران زلدا فکر نمی کردند که آن را بشنوند این است که فیلم لایو اکشن زلدا در راه است. با این حال، خوب یا بد، این واقعیتی است که در آینده با آن روبرو خواهیم شد. واقعیت جای پیچیده ای است، به خصوص تا آنجا که به یک سری بازی ویدیویی مانند The Legend of Zelda مربوط می شود. دلیل آن این است که بازیکنان تمایل دارند برای فرار از واقعیت وارد سرزمین هایرول شوند، اما با اعلام ساخت لایو اکشنی از این مجموعه، لینک، پرنسس زلدا و گانون قرار است برای اولین بار به واقعی ترین حالت خود نزدیک شوند.
برای بسیاری از طرفداران، واقع گرایی و زلدا سازگاری خاصی با یکدیگر ندارند و این دلیل مهمی برای بسیاری است که به جای لایو اکشن، آرزوی یک انیمیشن از این سری دارند. البته هنوز خیلی زود است که بگوییم فیلم لایو اکشن زلدا خوب یا بد خواهد بود، اما حداقل می توان این بحث را بیان کرد که چرا افسانه زلدا به عنوان یک فیلم انیمیشن شانس بیشتری نسبت به لایو اکشن برای موفقیت دارد.
10. سابقه بد نینتندو در گذشته
نینتندو قبلا ساخت لایو اکشن را با محبوب ترین آی پی خود امتحان کرده بود و این برای آن ها چندان موفقیت آمیز نبود. فیلم برادران سوپر ماریو محصول 1993 اساسا اثری است که بینندگان به جای اینکه به همراه آن فیلم بخندند، به آن می خندند. در اصل، این فیلم یک اقتباس لایو اکشن است که بیش از حد از ماهیت سری غافل است و باعث شد که نینتندو بیش از پیش برای دادن مجوز استفاده از بازی هایش سخت گیری کند.
به عنوان اولین فیلم لایو اکشن بلند بر اساس یک بازی ویدیویی، منتقدان فیلمنامه، بازیگری و جلوه های بصری فیلم را به شدت مورد انتقاد قرار دادند و آن را فاقد مجذوب کنندهیت بازی ها یافتند. این فیلم تنها 38.9 میلیون دلار در سراسر جهان در مقابل بودجه 42 تا 48 میلیون دلاری بدست آورد که یک ناامیدی مالی بزرگ محسوب می شود. برخی از طرفداران تغییرات قابل توجهی که در شخصیت ها، داستان و جهان ایجاد شده بود را دوست نداشتند و احساس می کردند که به روح بازی ها خیانت می کند. از طرفی کمپین بازاریابی به شدت بر جنبه های اکشن و کمدی فیلم متمرکز بود و برخی از طرفداران را که انتظار اقتباس وفادارتری داشتند، از خود دور کرد. در نهایت علی رغم شکست اولیه، این فیلم طی سال ها طرفداران زیادی پیدا کرد.
9. وجود مانگا و انیمیشن از زلدا
سری زلدا نه تنها شخصیت های خود را در کات سین های متحرک نشان داده است، بلکه در یک سری مانگای محبوب هم حضور پیدا کرده که هم عالی به نظر می رسد و هم حس و حال این سری را حفظ کرده است. مانگای زلدا که از طریق آکیرا هیمکاوا (Akira Himekawa) ساخته شده است، چشم اندازی منحصر به فرد از بازی های محبوب سری زلدا را ارائه می دهد. اقتباس های مانگا از این سری یک رویکرد عالی برای یک فیلم انیمیشنی است، زیرا می تواند خطوط داستانی را به طوری توسعه دهد که بازی ها هرگز قادر به پوشش آن نبودند. بازسازی The Links Awakening نمونه کامل دیگری از این است که لینک به طور بالقوه می تواند در انیمیشن عالی به نظر برسد که بسیار با نحوه نمایش او در سریال تلویزیونی The Legend of Zelda در سال 1989 تضاد دارد.
8. واقعی نبودن موجودات هایرول
هیولا های سرزمین هایرول از عجیب ترین موجودات بازی های ویدیویی هستند. هیولا هایی مانند Octorok ،Gohma و Gleeok به هیچ وجه واقع گرایانه نیستند و به اندازه کافی نیز شبیه انسان و ساختار آن نیستند که بتوانند با موشن کپچر نیز ارائه شوند. تنها راه برای کارکرد هیولا های پیچیده زلدا این است که آن ها را به طور کامل با جلوه های CGI بسازید و این احتمال اینکه آن ها غیرواقعی و نامناسب به نظر برسند را در لایو اکشن به طرز چشمگیری افزایش می دهد. در عوض انیمیشن می تواند جوهره آن شخصیت ها را حفظ کند و در عین حال آن ها را در جهت هنری مناسبی قرار دهد، اما لایو اکشن صرفا باعث می شود که آن ها بیش از حد واقعی به نظر برسند، کاری که ممکن است در واقع امکان پذیر نباشد.
7. جالب تر بودن شمشیرزنی لینک
لینک به خاطر شمشیرزنی آکروباتیک خود که هیچ شمشیرباز واقعی نمی تواند در زندگی واقعی آن را انجام دهد، شناخته شده است. پیاده سازی این نوع شمشیرزنی در یک فیلم لایو اکشن، تا حد زیادی سخت خواهد بود. لینک به خاطر انجام پشتک وارو، جهش پاک از روی دشمنان برای مقابله با آن ها و انجام حملات مختلف با جادو معروف است. برای اینکه لینک بتواند این حرکات را به همان زیبایی که در بازی ها انجام می دهد، به نمایش بگذارد، به کار فنی و افکت های گسترده ای نیاز دارد. اگرچه این غیرممکن نیست، اما فضای زیادی را برای صحنه های ناخوشایند در لایو اکشن باقی می گذارد.
6. بی صدا بودن لینک
جدای از لباس سبز رنگ، قد کوتاه و گوش های نوک تیز، یکی از تعیینه های تعیین کننده لینک به عنوان یک شخصیت، همیشه طبیعت ساکت او بوده است. لینک در بازی ها به صورت متعارف صحبت می کند، اما طرفداران هرگز آن را نمی شنوند و صدای او همیشه با فریاد و غرغر شنیده می شود. نقش اصلی بی صدا برای لینک به عنوان یک شخصیت کاملا سازگار است و چیزی است که می توان آن را به صورت متفکرانه به انیمیشن منتقل کرد. اگرچه در لایو اکشن، به این صورت قابل پیاده سازی نیست و حداقل نیاز به نوعی توضیح روایی دارد که می تواند به عنوان داستانی ساختگی ظاهر شود.
5. محیط فانتزی زلدا
سرزمین هایرول یک مکان فوق العاده پر از موجودات عجیب و غریب و اسرار مختلف است. این جهانیی است که در آن قلعه ها و جزایر کاملی از زمین در آسمان شناورند، اژدها هایی با شکوه بر فراز آن پرواز می کنند و سنگ های بزرگ بدون هیچ هشداری از زمین بلند می شوند. شگفتی واقعی افسانه زلدا در سفر به منطقه ها مختلف هایرول است، بنابراین فشرده کردن این حس ماجراجویی در یک فیلم کوتاه تر بدون شک سخت خواهد بود. نمایش گستردگی جهانی The Legend of Zelda در لایو اکشن حتی سخت تر خواهد بود، اگرچه غیرممکن نیست. ارباب حلقه ها و آواتار قبلا سرزمین های بزرگ مشابهی را در لایو اکشن زنده کرده اند، اگرچه این فیلم ها قطعاً بیشتر شبیه استثنا هایی از این قاعده هستند.
4. وفاداری بیشتر شخصیت ها به منبع
لینک و پرنسس زلدا، با وجود گوش های نوک تیز بزرگشان، عموما در ظاهر بسیار انسانی هستند. با این حال، این را نمی توان برای بسیاری از نژاد های دیگر مردمی که سرزمین هایرول را خانه خود می نامند، گفت. به عنوان مثال ریتو افرادی هستند که نیمه پرنده و نیمه انسان هستند، در حالی که مردم زورا به سادگی ماهی هایی هستند که روی دو پا راه می روند. این ریتو ها اگرچه فراتر از امکانات فناوری موشن کپچر نیستند اما کاملا غیرانسانی هستند. با این حال، انتخاب یک مرد قوی و تنومند برای ایفای نقش یک گورون، یا یک زن قدبلند و خوش اندام در نقش گرودو، به درستی عدالت را در مورد آنچه که این نژاد ها را در زندگی واقعی منحصربه فرد می کند، رعایت نمی کند.
3. جلوه های ویژه
وجود جلوه های ویژه در فیلم لایو اکشن زلدا اجتناب ناپذیر است و احتمال اینکه آن ها مجذوب کننده و ناخوشایند به نظر برسند، بسیار زیاد است و این موضوع را نمی توان نادیده گرفت. سری افسانه زلدا دارای انفجار های بزرگ و حملات جادویی حماسی زیادی است و از طرفی دشمنان فوق العاده متنوعی دارد که می توانند در لایو اکشن عالی یا تأسف آور به نظر برسند و هیچ چیزی در این میان وجود ندارد. از سوی دیگر با انیمیشن، بمب ها و توانایی های جادویی لینک مانند بازی ها عالی به نظر می رسند، اما این در لایو اکشن تضمینی نیست. در این میان تمام توانایی های عجیب و غریب تازهی که بازوی لینک به او در نسخه Tears of the Kingdom می دهد را در یک فیلم لایو اکشن در نظر بگیرید تا متوجه شوید که تصور آن سخت است.
2. سازگاری بیشتر با مجموعه
نینتندو از فیلم سوپر ماریو در سال گذشته پول خوبی بدست آورد و البته این شرکت به هیچ وجه در بند پول نیست چرا که بازی ها و کنسول هایش به خوبی فروش می روند و از طرفی فیلم زلدا هر چه که باشد، فروش خوبی را می تواند تجربه کند. با این حال، انجام کار ها با کیفیت بالا یا پایین همیشه فقط به پول مربوط نمی شود. به عنوان مثال، با یک فیلم انیمیشنی، این مجموعه گزینه های بیشتری برای توسعه بیشتر با توجه به فیلم در مقایسه با آنچه که فیلم ارائه می دهد، دارد. زلدا می تواند از نسخه ای از هایرول که برای فیلم ایجاد شده، به طور مستقیم در یک بازی تازه استفاده کند. اقتباس بازی از فیلم و فیلم از بازی با یک فیلم انیمیشنی بسیار امکان پذیرتر از لایو اکشن به نظر می رسد و به مجموعه اجازه می دهد تا بر اساس داستان و پیشینه خود به روش های تازه جالبی توسعه یابد.
1. عملکرد عالی نینتندو در انیمیشن
نینتندو بازی های ویدیویی لایو اکشن نمی سازد. تک تک بازی های زلدایی که از طریق نینتندو منتشر شده اند، دارای یک نسخه انیمیشنی از لینک و هایرول هستند. نینتندو به طور مداوم برخی از بهترین بازی های ویدیویی صنعت را ایجاد کرده و این شرکت معمولا این کار را با سخت افزاری ضعیف تر از رقبای خود انجام می دهد. این به دلیل توانایی نینتندو در طراحی و کارگردانی هنری است، زیرا می تواند شخصیت ها و جهانیی جاودانه بسازد که به دور از واقعیت به نظر می رسند اما در عین حال مجذوب کننده هستند. ایده استفاده از این مهارت در زمینه واقع گرایی متناقض به نظر می رسد، اما شاید اگر شرکتی وجود داشته باشد که بتواند این کار را انجام دهد، آن نینتندو باشد.
منبع: CBR
منبع: دیجیکالا مگ